آخرین پست سال 90

 

 

شعری از :فریدون مشیری 

 
 

 

باز کن پنجره ها را،که نسیم

روز میلاد اقاقیها را

جشن می گیرد

و بهار

روی هر شاخه،کنار هر برگ

شمع روشن کرده ست.

******

همه چلچله ها برگشتند


وطراوت را فریاد زدند

کوچه یکپارچه آواز شده ست

و درخت گیلاس

هدیه ی جشن اقاقی ها را

گل به دامن کرده ست.

******

باز کن پنجره ها را،ای دوست

هیچ یادت هست

که زمین را عطشی وحشی سوخت؟

برگ ها پژمردند؟

تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

******

هیچ یادت هست؟

توی تاریکی شبهای بلند

سیلی سرما با تاک چه کرد؟

با سر و سینه ی گل های سپید

نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟

هیچ یادت هست؟

******

حالیا معجزه ی باران را باور کن

و سخاوت را در چشم چمن زار ببین

و محبت را در روحنسیم

که در این کوچه تنگ

با همین دست تهی

روز میلاد اقاقی ها را

جشن می گیرد!

******

خاک جان یافته است

تو چرا سنگ شدی؟

تو چرا این همه دلتنگ شدی؟

باز کن پنجره ها را

و بهاران را

باور کن. 

 

  

 گوشه چشمی از نگاه خداوند، برای خوشبختی انسانها کافیست.
این نگاه را در سال جدید برای شما دوست عزیز آرزومندم.(آقا سپهر) 




بهار، ره آورد تفاهم زمین و آسمان است. بهار، محصول یگانگی است
سال نو مبارک(داداشی حسین) 

 

سال پر از بودنها و سرشار از برکت آرزو میکنم همیشه دلشاد باشید(آجی ندا) 

 

  امیدوارم سالی خوب و خوش و باطراوت و از همه مهمتر پر پولی داشته باشید.بهار با بوی سبزه و شکوفه هایش و طراوت نسیم و گلهایش بر همگان مبارک(آقا مهرداد) 

 

شرمنده اینقد هوا سرد و یخ زدست که نمی دونم عمو نوروز چه جوری اومده!!! ننه سرما هنوزم هست(آقا مهدی) 

بقیه دوستان لطف نکردند و همه چیز نوشتند جز جمله که من میخواستم. 

 عید خوبی کنار خانوادتون داشته باشید. 

روز به روز دلهاتون به خدا نزدیکتر بشه. 

سلامت باشید و پیروز. 

منم ان شالله سال دیگه این موقع ترم آخرم باشه  . 

منو از دعاتون بی نصیب نذارید.

 


شکوفه

منظور به اطرافت به محیط 

درخت تو حیاط مون شکوفه های صورتی زده 

انقدر زندگی هامون آپارتمانی و لونه زنبوری شده که بهار و نمی بینیم 

کاش زندگی ها اینجور نبود

من که بچه بودم کلی تو کوچه ها بازی میکردم 

بیچاره بچه ها الان اونم ندارند 

زندانی زندانی 

دلم میخواد برم تو یک تونل دختی ها تنهایی قدم بزنم و بهار و حس کنم  

من عااااااااشق بو و رنگ و عطر بهارم 

وای گوجه سبز  ترش ترش با نمک گوشه لپم 

بوی سبزه و گل سنبل و بوی تند ماهی دودی(ببخشید فازم عوض شد) 

آره داشتم میگفتم که این روزها رو از دست ندیم شاید فردا نباشیم ...  

اول نظر تون درباره پستم بدید بعدشم لطف کنید

به قول سعیده :

---------------------------------------------- 

----------------------------------------------  

اینها خطهای اخر دفترچه خاطرات وبلاگ من در سال 90  هرکی هرچی دوست داره برام بنویسه که برای عید بذارم تو صفحه وبلاگم به اسم خودتون  

 

 


توجه کردی بهار دراه میاد 

صبح

چه صبح قشنگی 

من صبح ها رو دوست دارم 

اصلا هم دوست ندارم تا لنگ ظهر بخوابم از شش صبح بیدارم 

صبح یعنی قشنگی و زیبایی 

بعضی وقتا که تو راه دانشگاه هستم چند تا نفس عمیق میکشم به زیبایی ها خیره میشم 

مخصوصا اگه تنها باشم و سکوت همراه صدای پرنده ها باشه 

بازم خدایا شکرت بخاطر صبح

هاااااااااااااااای

امروز برگشتنی خونه برف گرفته بود

آهنگ شهرام شکوهی و گذاشته بودم با صدای بلند گوش میدادم.خیلی حال داد

میخواستم از اتوبوس پیاده بشم و پیاده روی کنم ولی دیدم دیونگی تنهایی تو کوچه راه برم

از اتوبوس پیاده شدم چند تا نفس عمیق کشیدم دعا کردم و چون هیچ کسی نبود سه بار جیغ کشیدم و انر‍ژی و دق و دلی هام تخلیه بشه

ججییییییییییییییییییغ

چهار شنبه تون پیش پیش مبارک.مواظب خودتون باشید

سکوت


آرامِشـے میخواهَم ، 

 خَلوتــے میخواهَم ، 

 و تــو سُکوت کُنــے  

و مَــن گوش کُنمღ ...   

(..')/♥ ♥('..)
.\♥/. = .\█/.
_| |_ ♥ _| |_

  

  

عشق یعنی وقتی تو چشمات نگاه میکنم قلبم بلرزه و به خودم آروم بگم خدایا من چه ام شده؟!!! 

 ادمه مطلبم بخوانید


ادامه مطلب ...

باد شدید

امروز یک جا بردنمون خیلی خسته شدم و عذاب کشیدم.انقدر هم باد خورد صورتتم که نگو

ولی بعدش سوار موتور بابای سارا شدیم.اولش یک کمی ترسیدم.آخه خیلی وقته سوار نشده بودم.

انقدر حال داد که کمبود جیغ بکشم.کیف داد

دیگه آخراش خودمو رها کرده بودم

دستت درد نکنه عمو.حالام آومدم خونه سرما خوردم ناجوری علائم داره کم کم میاد تو جونم